عید غدیر(24آبان)
امشب شب عید است و طبق روال همیشه شبهای عید میریم خونه ننه بزرگ . منو فاطمه رفته بودیم خونه آقا جون بعد فاطمه گفت مامان بریم خونه ننه بزرگ گفتم بزار بابا بیا د با هم می ریم ولی قبول نکرد و من هم به باباش زنگ زدم گفتم ما می ریم خونه ننه تو هم بیا اونجا . بعد من و فاطمه رفتیم اونجا عمه سهیلا و خاله صدیقه و عمو بهرام اونجا بودن سلام کردیم ورفتم توی پذیرایی پیش ننه سلام کردم گفت همین جا پیشم بشین من هم همون جا نشستم کلی برام حرف زد و من می خندیدم تا دیر وقت اونجا بودیم بعد هم خدا حافظی کردیم و رفتیم خونه.شب خوبی بود..........
نویسنده :
fateme
20:33